معنی فارسی plumiform
B1مربوط به ویژگیهای ظاهری که به شکل یا ویژگیهای آلو شباهت دارد.
Having a form resembling a plum.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برگهای شبیه آلو به گل ظاهر منحصر به فردی دادند.
مثال:
The plumiform leaves gave the plant a unique appearance.
معنی(example):
محققان ویژگیهای شبیه آلو این گونه را مورد توجه قرار دادند.
مثال:
Researchers noted the plumiform characteristics of this species.
معنی فارسی کلمه plumiform
:
مربوط به ویژگیهای ظاهری که به شکل یا ویژگیهای آلو شباهت دارد.