معنی فارسی plumigerous
B2پرپشت یا دارای پرهای نرم و نرم و شبیه به پَر، به ویژه در مورد پرندگان به کار میرود.
Having downy feathers; soft or downy.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پرنده پلومگیریش پرهای زیبایی داشت.
مثال:
The plumigerous bird had beautiful feathers.
معنی(example):
او از بالهای پلومگیر پروانه تحسین کرد.
مثال:
He admired the plumigerous wings of the butterfly.
معنی فارسی کلمه plumigerous
:
پرپشت یا دارای پرهای نرم و نرم و شبیه به پَر، به ویژه در مورد پرندگان به کار میرود.