معنی فارسی plumist

B2

فردی که در کار با پرها و ساخت آثار هنری با آن‌ها تخصص دارد.

An artisan or artist who specializes in the use of feathers.

example
معنی(example):

او یک پلومیست مشهور است که برای آثارش با پرها شناخته می‌شود.

مثال:

He is a noted plumist, known for his feather creations.

معنی(example):

پلومیست آثارش را در نمایشگاه محلی به نمایش گذاشت.

مثال:

The plumist displayed his work at the local fair.

معنی فارسی کلمه plumist

: معنی plumist به فارسی

فردی که در کار با پرها و ساخت آثار هنری با آن‌ها تخصص دارد.