معنی فارسی plumipede
B1نوعی جانور مشابه هزارپای دارای پاهای نرم و پرپشت.
A type of creature similar to a centipede, having soft, downy legs.
- NOUN
example
معنی(example):
پلومیپد به آرامی بر روی برگ خزید.
مثال:
The plumipede crawled slowly across the leaf.
معنی(example):
او یک پلومیپد را در حین کاوش در باغ یافت.
مثال:
She found a plumipede while exploring the garden.
معنی فارسی کلمه plumipede
:
نوعی جانور مشابه هزارپای دارای پاهای نرم و پرپشت.