معنی فارسی plungeon

B1

پلانجون، بخشی عمیق یا گود در زمین، معمولاً در ارتباط با آب یا بلندی‌ها بکار می‌رود.

A deep or steep-sided pit or hole in the ground, often filled with water.

example
معنی(example):

پلانجون آن‌قدر عمیق بود که نمی‌توانستیم کف آن را ببینیم.

مثال:

The plungeon was so deep that we couldn't see the bottom.

معنی(example):

ما در حین پیاده‌روی‌مان در کوه‌ها یک پلانجون پیدا کردیم.

مثال:

We discovered a plungeon during our hike in the mountains.

معنی فارسی کلمه plungeon

: معنی plungeon به فارسی

پلانجون، بخشی عمیق یا گود در زمین، معمولاً در ارتباط با آب یا بلندی‌ها بکار می‌رود.