معنی فارسی pluridentate
B1مربوط به وجود چندین دندان یا برآمدگی در استخوان یا جزئیات مشابه.
Having multiple teeth or points, particularly in anatomical terms.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فسیلهای پلورایدنتات برای تحقیق اهمیت داشتند.
مثال:
The pluridentate fossils were significant for research.
معنی(example):
محققان موجودات پلوریدنتات را در رسوبات قدیمی پیدا کردند.
مثال:
Researchers found pluridentate organisms in the old sediments.
معنی فارسی کلمه pluridentate
:
مربوط به وجود چندین دندان یا برآمدگی در استخوان یا جزئیات مشابه.