معنی فارسی plurivalent
B1عنصری که میتواند تعداد زیادی پیوند شیمیایی تشکیل دهد.
An element that can form multiple different types of bonds.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
در شیمی، یک عنصر چندارزه میتواند پیوندهای متعددی تشکیل دهد.
مثال:
In chemistry, a plurivalent element can form multiple bonds.
معنی(example):
درمان چندارزه از روشهای مختلفی برای درمان بیماریها استفاده میکند.
مثال:
Plurivalent therapy uses various methods to treat diseases.
معنی فارسی کلمه plurivalent
:
عنصری که میتواند تعداد زیادی پیوند شیمیایی تشکیل دهد.