معنی فارسی plurivalve

B1

موجودی که دارای بیش از دو پوسته است.

An organism that has more than two shells.

example
معنی(example):

آرگانیسم چندپوسته‌ای بیشتر از دو پوسته دارد.

مثال:

The plurivalve organism has more than two shells.

معنی(example):

بسیاری از حیوانات آبزی به دلیل ساختارشان به عنوان چندپوسته‌ای دسته‌بندی می‌شوند.

مثال:

Many aquatic animals are classified as plurivalve due to their structure.

معنی فارسی کلمه plurivalve

: معنی plurivalve به فارسی

موجودی که دارای بیش از دو پوسته است.