معنی فارسی plushes
A2عروسکهای نرم و پرزدار که معمولاً برای کودکان طراحی شدهاند.
Soft toys made from plush fabric, often used for comfort and play.
- NOUN
example
معنی(example):
آنها عروسکهای نرم را در اطراف فضای بازی کودکان قرار دادند.
مثال:
They placed plushes all around the children's play area.
معنی(example):
فروشگاه انواع عروسکهای نرم را به فروش میرساند.
مثال:
The store has a variety of plushes on sale.
معنی فارسی کلمه plushes
:
عروسکهای نرم و پرزدار که معمولاً برای کودکان طراحی شدهاند.