معنی فارسی plushie

A2

عروسک نرم به عنوان یک نام برای عروسک‌های نرم و پشمالو، معمولاً به شکل حیوانات.

A soft stuffed toy, often synonymous with plush toys.

noun
معنی(noun):

A soft toy with a soft, plush covering.

example
معنی(example):

دخترم یک مجموعه از عروسک‌های نرم دارد.

مثال:

My daughter has a collection of plushies.

معنی(example):

او برای تولدم یک عروسک نرم به من داد.

مثال:

He gave me a plushie for my birthday.

معنی فارسی کلمه plushie

: معنی plushie به فارسی

عروسک نرم به عنوان یک نام برای عروسک‌های نرم و پشمالو، معمولاً به شکل حیوانات.