معنی فارسی plushness

B1

حالت نرم و راحتی که به طور خاص برای مواد دارای نرمی و گرما استفاده می‌شود.

The quality of being plush; softness and luxury.

example
معنی(example):

پوشیدگی فرش باعث می‌شد که اتاق احساس لوکس بودن کند.

مثال:

The plushness of the carpet made the room feel luxurious.

معنی(example):

شما به محض قدم گذاشتن بر روی آن احساس پوشیدگی می‌کنید.

مثال:

You can feel the plushness as soon as you step on it.

معنی فارسی کلمه plushness

: معنی plushness به فارسی

حالت نرم و راحتی که به طور خاص برای مواد دارای نرمی و گرما استفاده می‌شود.