معنی فارسی pluviometric
B2بارانسنجی، مرتبط با یا مبتنی بر اندازهگیری بارش باران.
Relating to the measurement of rainfall.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دادههای بارانسنجی برای هر ماه ثبت شد.
مثال:
The pluviometric data was recorded for each month.
معنی(example):
تحلیل بارانسنجی در تحقیقات اقلیمی مفید است.
مثال:
Pluviometric analysis is useful in climate research.
معنی فارسی کلمه pluviometric
:
بارانسنجی، مرتبط با یا مبتنی بر اندازهگیری بارش باران.