معنی فارسی pluviometrically
B2بهصورت بارانسنجی، به روش یا عمل اندازهگیری بارش باران.
In a manner relating to the measurement of rainfall.
- ADVERB
example
معنی(example):
دادهها قبل از گزارش بهطور بارانسنجی تحلیل شدند.
مثال:
The data was analyzed pluviometrically before the report.
معنی(example):
تحلیل بارانسنجی نتایج به ما کمک کرد تا روندها را درک کنیم.
مثال:
Pluviometrically analyzing the results helped us understand the trends.
معنی فارسی کلمه pluviometrically
:
بهصورت بارانسنجی، به روش یا عمل اندازهگیری بارش باران.