معنی فارسی pneumaticness

B1

کیفیت یا ویژگی پنوماتیکی بودن یا عمل کردن با هوای تحت فشار.

The quality of being pneumatic or functioning by means of compressed air.

example
معنی(example):

پنوماتیک بودن بادکنک به آن اجازه می‌دهد که پرواز کند.

مثال:

The pneumaticness of the balloon allows it to float.

معنی(example):

پنوماتیک بودن در طراحی سازه‌های پر از هوا حائز اهمیت است.

مثال:

Pneumaticness is important in the design of air-filled structures.

معنی فارسی کلمه pneumaticness

: معنی pneumaticness به فارسی

کیفیت یا ویژگی پنوماتیکی بودن یا عمل کردن با هوای تحت فشار.