معنی فارسی pock-marked
B1حالت یا ویژگی که در آن سطحی دارای نشانههای فرورفتگی است.
Describes a surface that is characterized by having pock-marks.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سطح فرورفته شده، ظاهر قدیمی را به میز میبخشید.
مثال:
The pock-marked surface made the old table look worn.
معنی(example):
او کاپشنی با نشانههای فرورفتگی پوشیده بود که روزهای بهتری را تجربه کرده بود.
مثال:
He wore a pock-marked jacket that had seen better days.
معنی فارسی کلمه pock-marked
:
حالت یا ویژگی که در آن سطحی دارای نشانههای فرورفتگی است.