معنی فارسی poddy-dodged

B2

پودی-دوج شده به وضعیت یا عملی اشاره دارد که در آن فرد از مواجهه با نقد به طور هوشمندانه اجتناب می‌کند.

Describes a situation where someone skillfully evades serious criticism or difficult questions.

example
معنی(example):

او به طور مؤثری در طول مصاحبه از سوالات جدی پودی-دوج کرد.

مثال:

He effectively poddy-dodged the serious questions during the interview.

معنی(example):

او همیشه در بحث‌های گروهی از اشتباهاتش پودی-دوج می‌کرد.

مثال:

She always poddy-dodged her mistakes in group discussions.

معنی فارسی کلمه poddy-dodged

: معنی poddy-dodged به فارسی

پودی-دوج شده به وضعیت یا عملی اشاره دارد که در آن فرد از مواجهه با نقد به طور هوشمندانه اجتناب می‌کند.