معنی فارسی poetly

B2

به ویژگی‌های شعر و شاعری اشاره دارد؛ بیان احساسات به طریقی شاعرانه.

Relating to or characteristic of poetry; having a poetic quality.

example
معنی(example):

بیانات شاعرانه‌اش تماشاگران را مسحور کرد.

مثال:

Her poetly expressions captivated the audience.

معنی(example):

طبیعت شاعرانه زبان او داستان را عمیق‌تر کرد.

مثال:

The poetly nature of his language made the story more profound.

معنی فارسی کلمه poetly

: معنی poetly به فارسی

به ویژگی‌های شعر و شاعری اشاره دارد؛ بیان احساسات به طریقی شاعرانه.