معنی فارسی pointel

B1

ابزاری کوچک و نوک‌تیز که در صنایع دستی یا کارهای هنری به منظور جزئیات دقیق استفاده می‌شود.

A small tool with a pointed end used for making fine details.

example
معنی(example):

یک نقطه‌دار ابزاری کوچک با نوک تیز است که در برخی صنایع دستی استفاده می‌شود.

مثال:

A pointel is a small pointed tool used in certain crafts.

معنی(example):

استفاده از نقطه‌دار می‌تواند به ایجاد جزئیات دقیق در هنر کمک کند.

مثال:

Using a pointel can help create fine details in artwork.

معنی فارسی کلمه pointel

: معنی pointel به فارسی

ابزاری کوچک و نوک‌تیز که در صنایع دستی یا کارهای هنری به منظور جزئیات دقیق استفاده می‌شود.