معنی فارسی polarizer

B2

قطبش‌گیر به ابزاری اطلاق می‌شود که تنها نور با یک قطبش خاص را عبور می‌دهد و نور غیرقطبی را کاهش می‌دهد.

An optical filter that allows light of a specific polarization to pass through while blocking other polarizations.

example
معنی(example):

یک قطبش‌گیر برای کاهش تابش خیره‌کننده از سطوح بازتابنده استفاده می‌شود.

مثال:

A polarizer is used to reduce glare from reflective surfaces.

معنی(example):

عکاس از یک قطبش‌گیر برای تقویت رنگ‌ها در منظره استفاده کرد.

مثال:

The photographer used a polarizer to enhance the colors in the landscape.

معنی فارسی کلمه polarizer

: معنی polarizer به فارسی

قطبش‌گیر به ابزاری اطلاق می‌شود که تنها نور با یک قطبش خاص را عبور می‌دهد و نور غیرقطبی را کاهش می‌دهد.