معنی فارسی polemize
B2جدل کردن، بحث و جدل در موضوعات مختلف، معمولاً به صورت جدی و انتقادی.
To engage in a controversial argument or dispute.
- VERB
example
معنی(example):
دو دانشمند در طول کنفرانس درباره نظریه شروع به جدل کردند.
مثال:
The two scholars began to polemize about the theory during the conference.
معنی(example):
این معمول است که کارشناسان در مورد تفسیرهای مختلف دادهها جدل کنند.
مثال:
It's common for experts to polemize over different interpretations of data.
معنی فارسی کلمه polemize
:
جدل کردن، بحث و جدل در موضوعات مختلف، معمولاً به صورت جدی و انتقادی.