معنی فارسی polemized

B2

گذشته فعل جدل کردن، به معنای اینکه شخص قبلاً در موضوعی بحث کرده است.

The past tense of polemize; to have engaged in a controversial argument or dispute.

example
معنی(example):

نویسنده در کتاب اخیر خود علیه نظرات غالب جدل کرد.

مثال:

The author polemized against the prevailing opinions in his latest book.

معنی(example):

او به طور گسترده‌ای در مورد این موضوع در انجمن‌های مختلف جدل کرده است.

مثال:

She has polemized extensively on the topic in various forums.

معنی فارسی کلمه polemized

: معنی polemized به فارسی

گذشته فعل جدل کردن، به معنای اینکه شخص قبلاً در موضوعی بحث کرده است.