معنی فارسی polemizing
B2فرایند جدل کردن، انجام بحثهای انتقادی و جدلی بر سر موضوعاتی خاص.
The act of engaging in a controversial argument or dispute.
- VERB
example
معنی(example):
آنها در مورد تغییرات اخیر در قوانین مالیاتی جدل میکنند.
مثال:
They are polemizing over the recent changes in tax laws.
معنی(example):
جدل کردن گاهی اوقات میتواند به درک عمیقتری از مسائل پیچیده منجر شود.
مثال:
Polemizing can sometimes lead to deeper insights into complex issues.
معنی فارسی کلمه polemizing
:
فرایند جدل کردن، انجام بحثهای انتقادی و جدلی بر سر موضوعاتی خاص.