معنی فارسی policy-maker
B2سیاستگذار، فردی است که در زمینههای سیاسی و اجتماعی تصمیمگیری میکند و بر ایجاد یا تغییر قوانین تأثیرگذار است.
A person responsible for making decisions regarding official policies.
- NOUN
example
معنی(example):
سیاستگذار تصمیم میگیرد چه قوانینی باید ایجاد شوند.
مثال:
A policy-maker decides what laws should be created.
معنی(example):
سیاستگذاران معمولاً قبل از اتخاذ تصمیمات با کارشناسان مشورت میکنند.
مثال:
Policy-makers often consult experts before making decisions.
معنی فارسی کلمه policy-maker
:
سیاستگذار، فردی است که در زمینههای سیاسی و اجتماعی تصمیمگیری میکند و بر ایجاد یا تغییر قوانین تأثیرگذار است.