معنی فارسی polisher

B1

صیقل دهنده، ابزاری یا فردی که برای جلا دادن و بهبود ظاهر مواد استفاده می‌شود.

A tool or person that polishes an object; someone who makes things shiny.

example
معنی(example):

او از یک دستگاه صیقل دهنده برای درخشان کردن کف‌ها استفاده کرد.

مثال:

She used a polisher to make the floors shine.

معنی(example):

جواهرفروش یک صیقل‌دهنده ماهر از سنگ‌های قیمتی است.

مثال:

The jeweler is an expert polisher of gemstones.

معنی فارسی کلمه polisher

: معنی polisher به فارسی

صیقل دهنده، ابزاری یا فردی که برای جلا دادن و بهبود ظاهر مواد استفاده می‌شود.