معنی فارسی politicks

B1

سیاست‌ها به فعالیت‌ها و رویه‌های سیاسی اشاره دارد که تصمیم‌گیری و قدرت را در جامعه شکل می‌دهد.

Political activities or affairs; the practice or study of politics.

example
معنی(example):

بحث به یک مناظره درباره سیاست‌ها تبدیل شد.

مثال:

The discussion turned into a debate about politicks.

معنی(example):

او از یادگیری درباره سیاست‌ها و تأثیر آن‌ها بر جامعه لذت می‌برد.

مثال:

She enjoys learning about politicks and how they affect society.

معنی فارسی کلمه politicks

: معنی politicks به فارسی

سیاست‌ها به فعالیت‌ها و رویه‌های سیاسی اشاره دارد که تصمیم‌گیری و قدرت را در جامعه شکل می‌دهد.