معنی فارسی politicness
B1سیاستمداری به ویژگی یا حالتی اشاره دارد که در آن فرد یا گروه به دقت به موضوعات سیاسی میپردازد.
The quality or state of being politic; tactful or shrewd in a political context.
- NOUN
example
معنی(example):
سیاستمداری او در جلسات اغلب به بحثهای سازنده منجر میشود.
مثال:
Her politicness in meetings often led to productive discussions.
معنی(example):
سیاستمداری گروه باعث شد تا بحث درباره موضوعات دشوار آسانتر شود.
مثال:
The politicness of the group made it easier to address difficult topics.
معنی فارسی کلمه politicness
:
سیاستمداری به ویژگی یا حالتی اشاره دارد که در آن فرد یا گروه به دقت به موضوعات سیاسی میپردازد.