معنی فارسی pollinctor
B1پولینکتور، عاملی است که به گردهافشانی کمک میکند، شامل حشرات و سایر موجودات.
An agent or organism that facilitates the process of pollination.
- NOUN
example
معنی(example):
پولینکتور یک عامل است که در گردهافشانی کمک میکند.
مثال:
A pollinctor is an agent that aids in pollination.
معنی(example):
انواع مختلفی از حشرات به عنوان پولینکتور در زیستگاههای طبیعی عمل میکنند.
مثال:
Various insects act as pollinctores in natural habitats.
معنی فارسی کلمه pollinctor
:
پولینکتور، عاملی است که به گردهافشانی کمک میکند، شامل حشرات و سایر موجودات.