معنی فارسی pollinic
B1پولینیکی به ذراتی اشاره دارد که در گرده افشانی گیاهان نقش دارند.
Relating to pollen, especially in terms of its role in plant reproduction.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ذرات پولینیکی برای تولید مثل گیاهان حیاتی هستند.
مثال:
The pollinic particles are vital for plant reproduction.
معنی(example):
حساسیتها میتوانند توسط مواد پولینیکی موجود در هوا تحریک شوند.
مثال:
Allergies can be triggered by pollinic substances in the air.
معنی فارسی کلمه pollinic
:
پولینیکی به ذراتی اشاره دارد که در گرده افشانی گیاهان نقش دارند.