معنی فارسی pollinodium

B1

ساختار خاصی که در راستای توسعه و نگهداری گرده‌ها عمل می‌کند.

A structure related to the development and support of pollen.

example
معنی(example):

پولینودیوم به عنوان یک حمایت برای توسعه گرده عمل می‌کند.

مثال:

The pollinodium acts as a support for pollen development.

معنی(example):

تحقیقات درباره پولینودیوم به درک تولیدمثل گیاهان کمک می‌کند.

مثال:

Research on the pollinodium helps in understanding plant reproduction.

معنی فارسی کلمه pollinodium

: معنی pollinodium به فارسی

ساختار خاصی که در راستای توسعه و نگهداری گرده‌ها عمل می‌کند.