معنی فارسی polonick
B1پولونیک به شیوه یا سبک خاص فرهنگی در هنر اشاره دارد.
Relating to a specific style in Polish art or culture.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او به خاطر سبک نقاشی پولونیک خود شناخته شده است.
مثال:
He is known for his polonick style of painting.
معنی(example):
هنرمند عناصر پولونیک را به آثار خود اضافه میکند.
مثال:
The artist incorporates polonick elements into his work.
معنی فارسی کلمه polonick
:
پولونیک به شیوه یا سبک خاص فرهنگی در هنر اشاره دارد.