معنی فارسی polonism

B1

پولونیسم به ویژگی‌ها یا عناصری از فرهنگ لهستان و تأثیرات آن اشاره دارد.

A characteristic or influence of Polish culture.

example
معنی(example):

پولونیسم در بسیاری از آداب و رسوم فرهنگی آنان دیده می‌شود.

مثال:

Polonism can be seen in many of their cultural practices.

معنی(example):

محقق بر روی پولونیسم در ادبیات مدرن تمرکز کرد.

مثال:

The researcher focused on the polonism in modern literature.

معنی فارسی کلمه polonism

: معنی polonism به فارسی

پولونیسم به ویژگی‌ها یا عناصری از فرهنگ لهستان و تأثیرات آن اشاره دارد.