معنی فارسی polychromism

B1

پدیده‌ای که در آن استفاده از رنگ‌های متنوع در هنر یا طراحی مشاهده می‌شود.

The quality of displaying many colors.

example
معنی(example):

پلی‌کرومیسم در بسیاری از آثار هنری مدرن مشاهده می‌شود.

مثال:

Polychromism is exhibited in many modern artworks.

معنی(example):

پلی‌کرومیسم این نصب تماشاگران را مجذوب کرد.

مثال:

The polychromism of the installation captivated viewers.

معنی فارسی کلمه polychromism

: معنی polychromism به فارسی

پدیده‌ای که در آن استفاده از رنگ‌های متنوع در هنر یا طراحی مشاهده می‌شود.