معنی فارسی polymignite

B1

نوعی ماده یا ترکیب که ویژگی‌های ویژه‌ای را در ساختارها اضافه می‌کند.

A material or compound that enhances certain properties in substances.

example
معنی(example):

آن‌ها از پلی‌مینیگیت برای افزایش عملکرد ماده استفاده کردند.

مثال:

They used polymignite to enhance the performance of the material.

معنی(example):

پلی‌مینیگیت می‌تواند مخلوط منحصر به فردی از خواص را در کامپوزیت‌ها فراهم کند.

مثال:

Polymignite can provide a unique blend of properties in composites.

معنی فارسی کلمه polymignite

: معنی polymignite به فارسی

نوعی ماده یا ترکیب که ویژگی‌های ویژه‌ای را در ساختارها اضافه می‌کند.