معنی فارسی polymyodi

B2

حالت یا شرایطی که به آزار یا اختلال در چندین گروه عضلانی اشاره دارد.

A condition characterized by the involvement of multiple muscle groups.

example
معنی(example):

پولیمیودی به حالتی اشاره دارد که شامل گروه‌های عضلانی متعدد است.

مثال:

Polymyodi refers to a condition involving multiple muscle groups.

معنی(example):

تشخیص پولیمیودی ممکن است به ارزیابی جامع فیزیکی نیاز داشته باشد.

مثال:

Diagnosis of polymyodi can require comprehensive physical assessment.

معنی فارسی کلمه polymyodi

: معنی polymyodi به فارسی

حالت یا شرایطی که به آزار یا اختلال در چندین گروه عضلانی اشاره دارد.