معنی فارسی polyphyletically
C1روش طبقهبندی که در آن گونهها بر اساس ویژگیهای مشترک و نه بر اساس جد مشترک گروهبندی میشوند.
In a manner that relates to classification based on shared characteristics rather than a common ancestor.
- ADVERB
example
معنی(example):
گونهها میتوانند بهصورت پلیفیلتیک برای برجسته کردن مسیرهای تکاملی متنوع طبقهبندی شوند.
مثال:
Species can be classified polyphyletically to highlight diverse evolutionary paths.
معنی(example):
استفاده از یک رویکرد پلیفیلتیک به درک تطابقهایی که در نسلهای مختلف رخ میدهد کمک میکند.
مثال:
Using a polyphyletically approach helps in emphasizing adaptations that occur in different lineages.
معنی فارسی کلمه polyphyletically
:
روش طبقهبندی که در آن گونهها بر اساس ویژگیهای مشترک و نه بر اساس جد مشترک گروهبندی میشوند.