معنی فارسی polysemous
B1یک واژه که دارای معانی مختلف است و بستگی به زمینه دارد.
A word that has multiple related meanings.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
واژه 'زوزه' چندمعنا است زیرا هم به صدای سگی اشاره دارد و هم به پوست درخت.
مثال:
The term 'bark' is polysemous because it can mean both the sound a dog makes and the outer covering of a tree.
معنی(example):
یک واژه چندمعنا میتواند به ادبیات غنای بیشتری ببخشد.
مثال:
A polysemous word can add richness to literature.
معنی فارسی کلمه polysemous
:
یک واژه که دارای معانی مختلف است و بستگی به زمینه دارد.