معنی فارسی polysensuous
C1چندحسی به حالت یا تجربیاتی اطلاق میشود که بیش از یک حس را درگیر میکند.
Involving or appealing to multiple senses.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اثر هنرمند چندحسی بود و بینایی، صدا و لمس را درگیر میکرد.
مثال:
The artist's work was polysensuous, engaging sight, sound, and touch.
معنی(example):
یک تجربه چندحسی میتواند تقدیر ما از هنر را افزایش دهد.
مثال:
A polysensuous experience can enhance our appreciation of art.
معنی فارسی کلمه polysensuous
:
چندحسی به حالت یا تجربیاتی اطلاق میشود که بیش از یک حس را درگیر میکند.