معنی فارسی polyspondyly
C2پلیسوندیلی، وضعیتی نادر که در آن چندین مفصل به طور غیرطبیعی شکل میگیرند.
A condition characterized by an abnormal number of joints in a limb.
- NOUN
example
معنی(example):
پلیسوندیلی یک وضعیت نادر است که شامل چندین مفصل میشود.
مثال:
Polyspondyly is a rare condition involving multiple joints.
معنی(example):
پزشکان پلیسوندیلی را بررسی کردند تا تأثیرات آن بر حرکت را درک کنند.
مثال:
Doctors studied polyspondyly to understand its effects on movement.
معنی فارسی کلمه polyspondyly
:
پلیسوندیلی، وضعیتی نادر که در آن چندین مفصل به طور غیرطبیعی شکل میگیرند.