معنی فارسی polytechnical
B2فنی و حرفهای، مربوط به فنون و علوم مهندسی و تکنیکی.
Relating to or specialized in various technical fields of study.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او به مدرسهای فنی و حرفهای رفت تا مهندسی یاد بگیرد.
مثال:
He attended a polytechnical school to learn engineering.
معنی(example):
رویکرد فنی و حرفهای رشتههای مختلف فنی را یکپارچه میکند.
مثال:
The polytechnical approach integrates various technical disciplines.
معنی فارسی کلمه polytechnical
:
فنی و حرفهای، مربوط به فنون و علوم مهندسی و تکنیکی.