معنی فارسی polytechnist
B1فردی که در چندین رشتهی فنی و مهندسی تخصص دارد و در استفاده از تکنولوژیهای مختلف توانمند است.
A person with expertise in multiple technical fields, often skilled in applying diverse knowledge.
- NOUN
example
معنی(example):
به عنوان یک فردpolytechnist، او از دانش چندین رشته فنی استفاده میکند.
مثال:
As a polytechnist, she applies knowledge from several technical fields.
معنی(example):
افراد polytechnist معمولاً در پروژههای بینرشتهای برتری دارند.
مثال:
Polytechnists often excel in interdisciplinary projects.
معنی فارسی کلمه polytechnist
:
فردی که در چندین رشتهی فنی و مهندسی تخصص دارد و در استفاده از تکنولوژیهای مختلف توانمند است.