معنی فارسی pondage

B1

مجموعه‌ای از برکه‌ها یا فضایی با آب را نشان می‌دهد.

An area of water, typically a pond.

example
معنی(example):

مردم در پارک به دلیل وجود برکه به آنجا می‌آیند.

مثال:

The pondage in the park attracts many birds.

معنی(example):

ما در حین پیک نیک از برکه آرام لذت بردیم.

مثال:

We enjoyed the serene pondage while having a picnic.

معنی فارسی کلمه pondage

: معنی pondage به فارسی

مجموعه‌ای از برکه‌ها یا فضایی با آب را نشان می‌دهد.