معنی فارسی ponderance
C2وزن یا ارزش تأمل در شواهد و استدلالها
The quality of weighing or considering as important.
- NOUN
example
معنی(example):
قابل تأمل بودن شواهد منجر به صدور حکمی سریع شد.
مثال:
The ponderance of evidence led to a quick verdict.
معنی(example):
در علم، قابل تأمل بودن برای نتیجهگیریهای معتبر الزامی است.
مثال:
In science, ponderance is necessary for valid conclusions.
معنی فارسی کلمه ponderance
:
وزن یا ارزش تأمل در شواهد و استدلالها