معنی فارسی ponderancy

B2

خصوصیتی که سبب می‌شود تا موضوعی ارزش فکر کردن داشته باشد

The quality of being significant or meaningful enough to reflect upon.

example
معنی(example):

قابل تأمل بودن فلسفه‌های باستانی بر تفکر مدرن تأثیر می‌گذارد.

مثال:

The ponderancy of ancient philosophies influences modern thought.

معنی(example):

در ادبیات، قابل تأمل بودن می‌تواند بر غنای توسعه شخصیت بیفزاید.

مثال:

In literature, ponderancy can enrich character development.

معنی فارسی کلمه ponderancy

: معنی ponderancy به فارسی

خصوصیتی که سبب می‌شود تا موضوعی ارزش فکر کردن داشته باشد