معنی فارسی pondful

A2

مقدار آبی که در یک استخر وجود دارد.

An amount of water that can fill a pond.

example
معنی(example):

استخر پر از ماهی‌ها به سمت غذا شنا کردند.

مثال:

The pondful of fish swam towards the food.

معنی(example):

او سطل را با یک استخر پر از آب پر کرد.

مثال:

He filled the bucket with a pondful of water.

معنی فارسی کلمه pondful

: معنی pondful به فارسی

مقدار آبی که در یک استخر وجود دارد.