معنی فارسی pontific
B2پونتیفیک، به معنای نوعی نوشتار یا صحبت به صورت مجادلهآمیز و با لحن قطعی.
To speak or write in a pompous or dogmatic manner.
- VERB
example
معنی(example):
او عاشق است درباره موضوعات مختلف در مهمانیهای شام پونتیفیک کند.
مثال:
He loves to pontific on various topics at dinner parties.
معنی(example):
سبک نویسنده اغلب پونتیفیک است و دنبال کردن آن دشوار است.
مثال:
The writer's style is often pontific, making it hard to follow.
معنی فارسی کلمه pontific
:
پونتیفیک، به معنای نوعی نوشتار یا صحبت به صورت مجادلهآمیز و با لحن قطعی.