معنی فارسی pontify

B1

پونتیفیکیشن، به معنای ابراز نظر یا فرضیه‌سازی به طرز مبالغه‌آمیز.

To speak in a dogmatic or overly authoritative manner.

example
معنی(example):

استاد تمایل دارد در طول سخنرانی‌ها نظرات خود را به طور مفصل بیان کند.

مثال:

The professor tends to pontify during lectures.

معنی(example):

او عاشق نمودن درباره اهمیت تاریخ است.

مثال:

He loves to pontify about the importance of history.

معنی فارسی کلمه pontify

: معنی pontify به فارسی

پونتیفیکیشن، به معنای ابراز نظر یا فرضیه‌سازی به طرز مبالغه‌آمیز.