معنی فارسی poor-quality
B1کیفیت پایین، وضعیتی که کمبود استانداردهای لازم را نشان میدهد.
Having a low standard of quality.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
محصول کیفیت پایینی داشت و پس از یک بار استفاده شکسته شد.
مثال:
The product was poor-quality and broke after one use.
معنی(example):
آنها خدمات بیکیفیتی در رستوران دریافت کردند.
مثال:
They received poor-quality service at the restaurant.
معنی فارسی کلمه poor-quality
:
کیفیت پایین، وضعیتی که کمبود استانداردهای لازم را نشان میدهد.