معنی فارسی porcellanite
B1نوعی سنگ نیمه قیمتی که در ساخت و ساز و هنرهای دستی مفید است.
A dense, fine-grained rock used similarly to porcelain in pottery.
- NOUN
example
معنی(example):
پورسلانیت در ساخت ظروف سفالی با کیفیت عالی استفاده میشود.
مثال:
Porcellanite is used in making high-quality pottery.
معنی(example):
خصوصیات منحصر به فرد پورسلانیت آن را برای مجسمهسازان مطلوب میکند.
مثال:
The unique properties of porcellanite make it desirable for sculptors.
معنی فارسی کلمه porcellanite
:
نوعی سنگ نیمه قیمتی که در ساخت و ساز و هنرهای دستی مفید است.