معنی فارسی portendment

B1

نشانه یا علامتی که وقوع یک پدیده یا رویداد را پیش‌بینی کند.

A warning or prediction of a future event.

example
معنی(example):

زمین‌لرزه نشانه‌ای از لرزش‌های آینده بود.

مثال:

The earthquake was a portendment of future tremors.

معنی(example):

بالا رفتن سطح آب نشانه‌ای از سیل است.

مثال:

The rising water levels are a portendment of flooding.

معنی فارسی کلمه portendment

: معنی portendment به فارسی

نشانه یا علامتی که وقوع یک پدیده یا رویداد را پیش‌بینی کند.