معنی فارسی portension

B1

تنش یا فشار روانی که معمولاً در موقعیت‌های خاص به وجود می‌آید.

Tension or pressure felt in a particular situation.

example
معنی(example):

تنش ناشی از دیدار آنها همه را عصبی کرد.

مثال:

The portension of their meeting made everyone nervous.

معنی(example):

قبل از اعلامیه، تنش قابل ملاحظه‌ای در فضا وجود داشت.

مثال:

There was a palpable portension in the air before the announcement.

معنی فارسی کلمه portension

: معنی portension به فارسی

تنش یا فشار روانی که معمولاً در موقعیت‌های خاص به وجود می‌آید.